کد خبر: ۱۶۷۸۳۴
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴
مهمان برادر قرآن باشیم؛

سرنوشت عالمان بی‌عمل!

علم واقعی آن است که با عمل و تقوا همراه شود، زیرا بی‌عملی و غفلت از علم، انسان را مانند شیطان و عناصر تاریک‌راه به گمراهی می‌کشاند و مسئولیت آن بر عهده فرد است که باید با تضرع و عمل صالح از همنشینی با شیطان نجات‌یافته، سعادت دنیا و آخرت را در پی گیرد.

سرنوشت عالمان بی‌عمل!

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، با توجه به تقارن خجسته آغاز سال ۱۴۰۴ با نام مبارک حضرت علی علیه‌السلام، از این پس بامدادان را با انوار قدسی نهج‌البلاغه منور می‌سازیم.

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در خطبه ۱۱۰ نهج‌البلاغه می‌فرمایند:

مردم چند گروه‌اند: عالم، جاهل قاصر، جاهل مقصر بسیط و جاهل مرکّب.

«عالم» کسی است که مطلبی را به طور اجمال یا به طور تفصیل می‌داند. یعنی نسبت به چیزی گاه علم اجمالی دارد و گاه علم تفصیلی.

مثلاً اجمالاً می‌داند، شراب حرام است و زیان‌هایی برای جسم و روح انسان دارد.

یا به طور تفصیل دلایل حرمت شراب و مدارک آن را دیده و آثار زیان‌بار آن را در هر یک از اعضا مورد بررسی دقیق قرار داده است.

«جاهل قاصر» کسی است که نمی‌داند؛ ولی دسترسی به علم هم ندارد، یا به‌خاطر دور بودن از مراکز علم و یا فرورفتن در غفلت و سهو و خطا.

«جاهل مقصر» کسی است که دسترسی به اسباب علم دارد، اما سستی و تنبلی و سهل‌انگاری به سراغ علم نرفته و در جهل و بی‌خبری مانده است؛ ولی بااین‌حال از جهل خود باخبر است! یعنی می‌داند که نمی‌داند.

اما «جاهل مرکب» کسی است که واقعاً در جهل فرورفته و از حق و واقعیت به‌دور افتاده؛ اما از جهل خود خبری ندارد؛ بلکه به‌عکس خیال می‌کند آگاه و باخبر است و آنچه را فهمیده، عین واقعیت است و به تعبیر دیگر: نمی‌داند که نمی‌داند.

در میان این گروه‌ها خطر و مسئولیت جاهل قاصر از همه کمتر است و بعد از آن، جاهل مقصر قرار دارد و سپس جاهل مرکب که ممکن است به‌خاطر جهل مرکّبش خطراتی برای خود و دیگران ایجاد کند.

کدام گروه انسانی از همه خطرناکتر است؟

امّا از همه خطرناک‌تر عالم بی‌عمل است. آن کس که آگاهانه راه خلاف می‌رود و همچون دزدی است که با چراغ آمده، به کاهدان نمی‌زند، بلکه کالای گزیده‌تر را می‌برد.

تمام بدبختی‌هایی که بشر در طول تاریخ داشته، به‌خاطر همین عالمان بی‌عمل بوده، سرچشمه تمام جنگ‌ها و نابسامانی‌ها در جامعه بشری چه درگذشته و چه امروز از همین گروه است.

آن‌ها هستند که خطرناک‌ترین سلاح‌های کشتارجمعی برای محو و نابودی انسان‌های بی‌گناه سازند. آن‌ها هستند که نقشه‌های شیطانی برای استثمار و استعمار ملت‌ها می‌کشند.

آن‌ها هستند که برای حفظ منافع شوم و نامشروعشان آتش جنگ به پا می‌کنند و بالاخره آن‌ها هستند که برای دست‌یافتن به منافع بیشتر مراکز حساس تبلیغاتی را به دست می‌گیرند. چهره حقایق را می‌پوشانند و با دروغ و تزویر انسان‌ها را در بی‌خبری فرومی‌برند.

قرآن مجید آن‌ها را به سگ هاری تشبیه کرده که عطش نامحدود و پایان‌ناپذیری بر او غلبه، نموده در هیچ حال سیراب نمی‌شود. اگر به او حمله کنی دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود واگذاری باز چنین است:

«فَمَثَلُهُۥ کَمَثَلِ ٱلْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث».

تعبیری که امام علیه‌السلام در خطبه بالا درباره عالم بی‌عمل و سرنوشت او بیان فرموده، تعبیری است بسیار رسا و گویا.

او در عمل همچون جاهل مرکّب است که به راه خطا می‌رود و گاه به آن هم افتخار می‌کند و در حساب روز جزا و مجازات آخرت و دنیا، کیفر او از همه شدیدتر و مسئولیتش بیشتر و حسابش سنگین‌تر است.

راستی چه می‌شود که انسان با علم و آگاهی در راه خطا گام می‌گذارد و این تضاد علم و عمل از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

جواب این سئوال روشن است گاه این عالم واقعاً پایه‌های ایمانش سست و ضعیف است. گرچه در ظاهر مسلمان است، ولی در باطن «یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ خَالِقَ جَنَّهُ وَ نَارِ وَ تَعْذِیب وَ غُلَّ یَدَینِ» می‌گوید.

و گاه در عین ایمان به خدا، آن‌چنان غلبه هوای نفس بر او شدید است که ساده ایمانش را که معمولاً چندان محکم نیست می‌شکند و سیلاب هواوهوس تمام وجودش را فرا می‌گیرد و به قعر دره هولناک ضلالت و گمراهی پرتاب می‌کند.

این سخن را با حدیث زیبایی از علی «علیه‌السلام» پایان می‌دهیم، می‌فرماید: «تورات با پنج جمله پایان‌یافته که من دوست دارم در آغاز هر روز آن‌ها را از نظر بگذرانم. سپس آن‌ها را به این صورت بیان می‌فرماید:

«أَلَاوَّلُ: الْعَالِمُ الَّذِی لَا یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ فَهُوَ وَ إِبْلِیسُ سَوَاءٌ».

وَالثَّانِی: سُلْطَانُ لَا یَعْدِلُ بِرَعِییّتِهِ فَهُوَ وَ فِرْعَوْنُ سَوَاءٌ».

وَ الثَّالِثُ: فَقِیرٌ یَتَذَککّلُ لِغَنِی طَمَعاً فِی مَالِهِ فَهُوَ وَ الْکَلْبُ سَوَاءٌ».

وَ الرَّابِعُ: غَنَّی لَا یَنْتَفَعُ بِمَالِهِ فَهُوَ وَ الْأَجِیرُ سَوَاءٌ».

وَ الْخَامِسَ امْرَأَةً تَخْرُجُ مِنْ بیت‌ها بِغَیْرِ ضَرُورَهُ فَهِیَ وَ الْأُمَةً سَوَاءٌ».

«اول» عالمی که به علمش عمل نکند با شیطان مساوی است.

«دوم» زمامداری که عدالت را درباره مردم رعایت نکند، با فرعون مساوی است.

«سوم» فقیری که در برابر غنی به‌خاطر طمع در اموال او ذلیلانه خضوع می‌کند با سنگ مساوی است.

«چهارم» ثروتمندی که از مالش برای خود و کمک به دیگران، بهره نمی‌گیرد، با فقیر اجیر مساوی است.

«پنجم» زنی که برای هوای نفس و بدون نیاز از منزل خارج می‌شود، او با کنیز برده یکسان است «چرا که او هم برده هوس‌هاست».

بارالها! اکنون که در پرتو هدایت‌های نهج‌البلاغه امیرمؤمنان علی علیه‌السلام علم و دانشی را به ما موهبت فرمودی توفیق عمل و بهره‌گیری از آن مرحمت فرما و ما را از همسویی و همرنگی با شیطان رهایی ببخش و عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان!

انتهای خبر/۲۲۴۲۲۴

نظرات بینندگان