حالت تاریک
یکشنبه, 16 آذر 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
۱۶ آذر؛ روزی که دانشگاه دوباره نفس می‌کشد
یادداشت؛

۱۶ آذر؛ روزی که دانشگاه دوباره نفس می‌کشد

هر سال که شانزدهم آذر از راه می‌رسد، نه فقط دانشگاه‌ها که قلب بسیاری از ما دانشجویان در شیراز و سراسر کشور تندتر می‌زند.

به گزارش  پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، روز دانشجو برای برخی شاید فرصتی باشد برای چند برنامه و چند عکس یادگاری، اما برای من به عنوان یک دانشجوی خبرنگار و فعال فرهنگی این روز یادآور چیزی عمیق‌تر است؛ یادآور مسئولیتی که همواره بر دوش جامعه دانشجویی بوده و خواهد بود.

دانشجو بودن، زیستن میان پرسش‌هاست. میان دغدغه‌هایی که با هیچ زنگ تفریحی خاموش نمی‌شود. فرهنگ برای ما فقط مجموعه‌ای از فعالیت‌ها نیست؛ لایه‌ای‌ست از زندگی‌مان که هویت می‌سازد، گفتگو شکل می‌دهد و دانشگاه را از یک ساختمانِ بی‌روح به فضایی زنده و پویا تبدیل می‌کند.

با این حال، گاهی این حقیقت ساده در میان روزمرگی‌ها گم می‌شود. گاهی دانشگاه به جای اینکه «خانه‌ی اندیشه» باشد، تبدیل می‌شود به «مسیر عبور»؛ راهی برای گرفتن مدرک و رفتن. اما روز دانشجو درست همین‌جاست که معنا پیدا می‌کند؛ برای اینکه به خودمان یادآوری کنیم چرا اینجا هستیم و چه چیزی دانشگاه را ارزشمند می‌کند.

به عنوان کسی که سال‌ها در فضای فرهنگی دانشگاه فعالیت کرده، می‌دانم که فرهنگ دانشگاه نه از بالا ساخته می‌شود و نه با دستورنامه شکل می‌گیرد. فرهنگ دانشگاه، از دل دانشجو می‌جوشد؛ از همان دغدغه‌ای که باعث می‌شود دانشجو ساعت‌ها برای یک برنامه زحمت بکشد، برای نوشتن یک مقاله وقت بگذارد، برای حل یک مشکل قدم بردارد یا برای تغییر یک نگاه تلاش کند.

بزرگ‌ترین سرمایه دانشگاه همین دل‌های بی‌ادعایی هستند که می‌خواهند محیطی بهتر، انسانی‌تر و امیدبخش‌تر بسازند.

اما در این میان، یک نگرانی هم وجود دارد: اینکه خستگی بر دوش نسل ما سنگینی نکند. که امید تبدیل به یک واژه‌ی شعاری نشود. که پرسشگری با مرور زمان از یاد نرود. واقعیت این است که فرهنگ دانشگاه تنها زمانی سرپا می‌ماند که دانشجو احساس کند دیده می‌شود، شنیده می‌شود و تأثیر دارد. اگر این احساس از بین برود، هویت فرهنگی دانشگاه هم آرام‌آرام خاموش خواهد شد.

روز دانشجو، روزی‌ست که باید به خودمان یادآوری کنیم هنوز کارهای ناتمامی داریم. هنوز حرف‌هایی هست که باید گفته شود، مسیرهایی هست که باید ساخته شود و پل‌هایی هست که باید میان دانشجویان، اساتید و دانشگاه بنا شود.

در میان این همه دغدغه، چیزی که همیشه مرا دلگرم کرده، قدرت جمعیِ دانشجوهاست؛ این‌که هرکدام از ما با قدم‌های کوچک می‌توانیم بخشی از فضای فکری و فرهنگی دانشگاه را تغییر دهیم. وقتی دانشجوها کنار هم می‌ایستند، وقتی نگاه‌ها به جای رقابت، به سمت همکاری و ساختن می‌رود، دانشگاه نفس تازه می‌کشد.

همین کنار هم بودن‌هاست که مسیر را روشن‌تر می‌کند؛ همین گفت‌وگوهای ساده‌ای که شاید در یک کافه کتاب یا گوشه‌ی حیاط دانشکده شکل می‌گیرد، اما جرقه‌ی یک ایده، یک تغییر یا حتی یک امید تازه می‌شود. دانشگاه از همین لحظه‌های کوچک زنده می‌ماند، نه از اتفاقات بزرگ و کوتاه‌مدت.

ما دانشجویان خبرنگار و فعالان فرهنگی، شاید نتوانیم تمام مشکلات را حل کنیم، اما می‌توانیم آینه‌ی صادقی باشیم برای آنچه می‌بینیم. می‌توانیم صدایی باشیم که خاموش نمی‌شود و می‌توانیم امیدی باشیم که در دل دانشگاه روشن می‌ماند.

شانزدهم آذر، یادآور این است که مسیر ما هنوز ادامه دارد؛ راهی که از پرسش می‌گذرد، از فرهنگ جان می‌گیرد و تنها با حضور دل‌های بیدار زنده می‌ماند.

نویسنده: معصومه سادات آفند

خبرنگار و فعال فرهنگی

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!