
وصیت شهید «محمد اکبری باصری»؛
طلوع خورشید، آغشته به رنگ سرخ شهادت
شهید «محمد اکبری باصری» در وصیت خود مینویسد: «اگر به رحمانیت بیمنتهای خداوند ایمان نداشتم هرگز در این شرایط وصیتنامه نمینوشتم؛ ولی چه کنم که جز او کسی را ندارم، خداوندا رحمتی کن آنچنانکه تو دوست میداری.»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید محمد اکبری باصری ۲۵ مرداد سال ۱۳۵۰ در شهرستان آباده دیده به جهان گشود،۷ساله بود که راهی مدرسه شد.
تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی گذراند و پس از آن درس را رها کرد و راهی جبهه شد، سرانجام ۱۲ آذر سال ۱۳۶۶ قبل از ادای فریضه نماز در سنگر به شهادت رسید و پیکر پاکش در روستای شهید آباد شهرستان صفاشهر به خاک سپرده شد.
متن وصیت محمد اکبری باصری به شرح زیر است:
انا لله و انا الیه راجعون
شهادت تزریق خون است به پیکر اجتماع و جوانان ما شهادت را طالباند و خدایا تا گناهان مرا نبخشی مرا از این دنیا نبر.
به نام خداوند کریم و رحمان، به نام آن که گناهان و عیبهایم را پوشاند و بدیهایم را در انظار دیگران مخفی نگهداشت و محبت مرا در قالب دوستان و خویشان و یارانم قرارداد و به یاد آن که بهترین فرزندان اسلام برایش همهٔ گلولههای خصم را به جان خریدند و سینههایشان چاکچاک، جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید.
در این لحظه که قلم را به دست گرفته و مطالبی با به نام وصیتنامه مینویسم بههیچعنوان اطمینان ندارم که شهید بشوم، اگر به رحمانیت بیمنتهای خداوند ایمان نداشتم هرگز در این شرایط وصیتنامه نمینوشتم؛ ولی چه کنم که جز او کسی را ندارم تا بر روی صفحات سیاه زندگانیم، خون خورشیدی رنگ شهادت را بلغزاند.
خداوندا رحمتی کن آنچنانکه تو دوست میداری بمیرم و در لحظهٔ مرگ قلبم مالامال از عشق تو باشد. کلیهٔ غلها و زنجیرها را بهدور ریخته باشم که جز تو به هیچکسی و هیچچیز جز تو امید ندارم.
خداوندا توبهام را بپذیر گرچه خود عذر ماندن خویش را نمیپذیرم و بر پوستنازکم رحمکن، خدایا سوزش آتش را بر پوستم حرام گردان و یاریم نما که در راه تو بمیرم، الهی العفو، العفو، العفو، العفو.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!