کد خبر: ۱۲۳۸۷۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۳ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۷
یادداشت؛

مردم تاوان اشتباه چه کسی را پس می دهند؟

شاید در نگاه اول، دولتمردان را به چشم گناهکاران بحران اقتصادی ببینیم که البته سهم بسزایی نیز دارند، امّا یقیناً باید کمی به عقب تر برگردیم و کنکاش بیشتری در اتفاقات گذشته داشته باشیم.
شیرازه؛ وضعیت اقتصادی کشور به گونه ایست که هیچکس حاضر نیست از تیم اقتصادی دولت و برنامه های دولت برای بحران اقتصادی دفاع کند و این نارضایتی ها از مرزهای حزبی و جناحی نیز گذشته است. همه می دانند که بیشترین فشار را در وضعیت کنونی، مردم خصوصاً اقشار کم درآمد متحمل می شوند. امّا باید بدانیم که مردم چوب کدام تصمیم غلط را می خورند و چه کسی مقصر اصلی بوجود آمدن وضع موجود است؟

شاید در نگاه اول، دولتمردان را به چشم گناهکاران بحران اقتصادی ببینیم که البته سهم بسزایی نیز دارند، امّا یقیناً باید کمی به عقب تر برگردیم و کنکاش بیشتری در اتفاقات زمان انتخابات داشته باشیم. متأسفانه همیشه در ایام انتخابات حاشیه ها پر رنگ تر از اصل است و از همه چیز سخن گفته می شود بجز مسائل اساسی که باید در مورد آن از کاندیداها پرسید و پاسخ های دقیقی را از آنها مطالبه کرد.

دو قطبی های سیاسی و حزب گرایی در ایران به شکل خطرناکی در حال توسعه می باشد و عواقب این روند منجر به روی کار آمدن مدیران غیر متخصص در کشور خواهد شد.

یکی از بزرگترین آفت های دوقطبی سازی در انتخابات اینست که سخنان حق هر دو طرف، پشت رنگ حزب و جناحشان دفن می شود و مخاطبی که موافق این حزب نباشد حاضر نیست حرف های حق گوینده را بشنود. نشنیدن سخن طرفین، یعنی بی انصافی و بی عدالتی در انتخاب.

در همین انتخابات ریاست جمهوری سال 96، بسیاری از کاندیداها وضعیت اقتصادی امروز را پیش بینی کردند ولی سخنان آنها مورد توجه قرار نگرفت و باز هم نگاه های حزبی بر شنیدن حقایق غلبه کرد تا مردم متحمل بدترین شرایط اقتصادیِ بعد از انقلاب تا کنون باشند.

انتخابات اخیر شورای شهر می تواند مثال دیگری برای این موضوع باشد، جایی که لیست های احزاب چپ و راست بیشتر از هر زمان دیگری به چشم می خورد. قطعاً در هر دو لیست افراد کارآمد و ناکارآمد وجود داشت و اینکه چشم بسته به یک لیست پیشنهادی بدون تحقیق رأی بدهیم بازهم از اخلاق، انصاف و عدالت به دور است و ما را از معنای واقعی دموکراسی بسیار دور می کند.

نگاه های حزبی، قومی و قبیله ای می تواند کشور را به وضعیت بحران نزدیک کند، و این چیزی نیست که نه مورد تأیید جمهوری اسلامی باشد و نه مورد رضایت مردم.

در نابسامانی های امروز اقتصادی کشور، همه اقشار و احزاب مختلف لب به شکایت گشوده اند و منتقد وضع موجود شده اند، اما باید بدانیم که نقش بسیاری از خواص سیاسی و فرهنگی جامعه در وضع موجود بیشتر از دولت مردان است، چراکه آنها دانسته مردم را به ناکجا آباد دعوت می کردند.

بی شک مردم چوب نگاه ناعادلانه خود در انتخابشان را خواهند خورد، چرا که سخنان حق را نشنیدند و ترجیح دادند با کُری خوانی و هیجانات موقت در ایام انتخابات لذت ببرند، و امروز نیز از کرده خود پشیمان باشند.

ایران زمانی به بلوغ سیاسی می رسد که زرق و برق های حزبی و جناحی رنگ ببازد و شایسته سالاری و انقلابی گری جای اصولگرایی و اصلاح طلبی را بگیرد، و دیگر کسی تحت تأثیر هیجانات کاذب احزاب دست به انتخاب نزند.

انتظار می رود این اتفاقات برای مردم درس عبرتی شده باشد تا در انتخابات آینده به رنگ و لیست های حزبی چپ و راست و یا اصولگرا و اصلاح طلب بی تفاوت شده و تنها به سخنان و برنامه های کاندیداها توجه کنند و طبق نیازهای جامعه به کاندیدایی رأی دهند که بتواند وضعیت کشور را در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی و مانند اینها مدیریت کند.

عمّار فاطمی
نظرات بینندگان